روزهای به یاد ماندنی
عزیزتر از جانم ؛ توی این روزهای زیبای بهاری حس می کنم خیلی بهم نزدیکتر و نزدیکتر از قبل شدیم. دلیلش اینه که اولین باره اینقدر باهم تنها هستیم. عاشق روزمرگیهای این روزهامونم. روزمرگیهای بین من و تو...مطمئنم که در آینده خیلی دلتنگ این روزهامون خواهم شد. خرید نون تازه برای صبحانه امون که دست تو دست هم با قدمهای کوچکت همراه میشم... باهم میریم و هر روز سهمیه ی خامه عسلی شما رو میگیریم و برمیگردیم خونه... بعدش دم کردن چای و چیدن سفره ی صبحانه با کمک یه خانوم کوچولوی تمام عیاره...... چه لذتی داره خوردن این صبحانه برای هر دومون. احساس رضایت رو توی چهره ی شما هم میشه دید... بعد از اون کلی به مامان کمک میدی و باهم کارهای خ...
نویسنده :
مامان پرنسس باران
19:11